جسی لیورمور فقط با یه دفترچه و ذهن تیز وارد بازار شد؛ نه سرمایه داشت نه جایگاه، فقط یه پادوی ۱۴ ساله بود که هفتهای ۵ دلار میگرفت. اما همون جا، بین تابلوها و اعداد، فهمید بازی رو باید خودش یاد بگیره. از باکت شاپها شروع کرد، با اسمهای جعلی معامله میزد چون انقدر میبرد که دیگه راهش نمیدادن!
تو ۲۰ سالگی چندین هزار دلار سود داشت و زد رفت نیویورک. اونجا تو چند روز ۱۰ هزار دلار رو کرد ۵۰ هزار، ولی با یه سقوط همه چی رو از دست داد و از صفر برگشت. یکی از ضربه های معروفش هم از معامله پنبه بود که تقریباً کل سرمایش از بین رفت، اما دوباره برگشت و همون بازار پنبه بعدها براش سکوی پرتاب شد.
اوج کارش وقتی بود که قبل از سقوط ۱۹۲۹ با فروش استقراضی میلیونها دلار سود کرد و همون موقع لقب خرس وال استریت بورس رو گرفت. جسی لیورمور از یه پادوی بدون سرمایه، رسید به مردی که بازار از حرف هاش میترسید.
ویدیو بررسی زندگینامه جسی لیورمور
✅ زندگینامه جسی لیورمور
جسی لوریستون لیورمور، تریدر افسانهای وال استریت، داستانش مثل یک فیلم پر از هیجان هست. او در سال ۱۸۷۷ در شیکاگو به دنیا آمد و از همان کودکی عاشق اعداد و الگوها بود، همیشه دنبال راهی بود تا نظم پشت شلوغیها را پیدا کند.
وقتی تنها ۱۴ سال داشت، کارش را با ورود به دنیای بورس آغاز کرد، اما نه به سبک معمول: از طریق نامهنگاری با دلالان، خرید و فروش سهام انجام میداد و هر روز رفتار بازار را با دقت زیر نظر میگرفت.
همه چیز از سال ۱۸۹۱ شروع شد، وقتی به عنوان یک پادو در کارگزاری سهام Paine Webber در بوستون کار میکرد و ۵ دلار در هفته حقوق میگرفت. در سن ۱۵ سالگی با ۵ دلار روی قیمت سهام راه آهن شیکاگو شرط بندی کرد و توانست ۳.۱۲ دلار سود کند. کمی بعد، با شرط بندی در سیستم باکت شاپ، روزهای طلایی خود را آغاز کرد و به پسر پیستونی معروف شد.
در سن ۱۶ سالگی کارش را رها کرد و به معامله تمام وقت پرداخت؛ حتی ۱۰۰۰ دلار سود خود را برای مادرش به خانه آورد و یکی از جملات جسی لیورمور این بود: من قمار نمیکنم، بلکه سفتهبازی میکنم.
از ۱۸ تا ۲۰ سالگی حدود ۱۰ هزار دلار سود کرد و بازده ۱۰۰۰ درصدی به دست آورد. موفقیتش در باکت شاپها باعث شد دیگر اجازه شرکت در شرطبندیها را نداشته باشد و مجبور شد با لباس مبدل و نامهای جعلی فعالیت کند.
سال ۱۹۰۰، جسی به نیویورک نقل مکان کرد و درست در زمان بازار صعودی رسید. با معاملات هوشمندانه توانست طی پنج روز ۱۰ هزار دلار را به ۵۰ هزار دلار تبدیل کند. سال بعد ریزش بازار را پیشبینی کرد و با معامله شورت وارد شد، اما بهخاطر مشکلات بروزرسانی دادهها، همه سرمایه خود را از دست داد و مجبور شد دوباره از نو شروع کند.
اولین برد بزرگ او در سال ۱۹۰۱ بود، وقتی سهام راهآهن اقیانوس آرام شمالی را خرید و ۱۰ هزار دلار را به ۵۰۰ هزار دلار تبدیل کرد. بعدها در بحرانهای بزرگی مثل وحشت ۱۹۰۷، توانست با مدیریت ریسک و هوشمندی، در یک روز یک میلیون دلار سود کند و نقش مهمی در نجات بازار ایفا کند.
اما مسیر زندگی جسی همیشه هموار نبود. شکستهای بزرگ هم داشت؛ از جمله در سال ۱۹۰۸ که به توصیه اشتباه یکی از دوستانش، در خرید پنبه ۹۰ درصد سرمایه خود را از دست داد. در نهایت، در سال ۱۹۱۵ ورشکست شد. اما روحیهی او شکستناپذیر بود: دوباره برخاست و با تلاش، سودهای هنگفتی کسب کرد.
حتما بخوانید: زندگی نامه استیو کوهن و راز موفقیتش
✅خرس وال استریت
دهه ۱۹۲۰ و ۱۹۲۹ دوران درخشش جسی بود. او با معامله گندم و ذرت، و سپس فروش هوشمندانه سهام قبل از سقوط ۱۹۲۹، میلیونها دلار سود کرد و به «خرس وال استریت» معروف شد. با این حال زندگی شخصی و بحرانهای خانوادگی و قانونی، در نهایت او را با ورشکستگی و مشکلات روانی مواجه کرد.
لیورمور با این مسیر پرپیچ و خم نشان داد که موفقیت در بورس نیازمند صبر، نظم، تحلیل دقیق و توانایی یادگیری از شکستها است. او نه فقط پول، بلکه تجربه و نامی جاودانه در تاریخ وال استریت برای خود ساخت.
حتما بخوانید: بورس یا فارکس؟ کدام برای شروع بهتر است؟
✅شرکتها و نقش جسی لیورمور در بازار
جسی لیورمور بیشتر به عنوان یک تریدر شناخته میشود تا صاحب شرکت، اما نفوذ و تأثیرش بر بازار گاهی حتی از خود شرکتها هم بیشتر بود. او با معاملات کلان و هوشمندانه، حرکتهای بزرگی در قیمت سهام ایجاد میکرد و بسیاری از سرمایهگذاران و شرکتها تحت تأثیر تصمیمات او قرار میگرفتند.
لیورمور هیچ شرکتی را از پایه تأسیس نکرد، اما قدرت واقعیاش در بازار این بود که میتوانست روندها را شناسایی کند و از فرصتهای نزولی و صعودی بازار سود ببرد. وقتی او روی سقوط یا رشد یک سهام بزرگ سرمایهگذاری میکرد، جریان پول در بازار به شدت تغییر میکرد و این همان چیزی بود که لقب «خرس وال استریت» را برایش به ارمغان آورد.
به عبارت دیگر، جسی مثل یک استاد شطرنج بود: حرکتهایش دقیق و حسابشده بود و همیشه چند قدم جلوتر از دیگران فکر میکرد. شرکتها و بازار، بدون آنکه خودش مدیر رسمی آنها باشد، گاهی مجبور بودند واکنش نشان دهند به تصمیماتی که او گرفته بود.
نقلقول معروف از جسی لیورمور هست که میگه:
“Without discipline, a clear strategy, and a concise plan, the speculator will fall into all the emotional pitfalls of the market.”
«بدون نظم، استراتژی روشن و برنامهای دقیق، هر سفتهبازی به دام احساسات بازار میافتد.»
✅ استراتژی جسی لیورمور و سیستم معاملاتی جسی لیورمور
یکی از جملات جسی لیورمور این بود : بازار همیشه درست است، ما فقط باید یاد بگیریم گوش کنیم. او تریدینگ را نه بر اساس حدس و گمان، بلکه با قوانین مشخص و تحلیل دقیق انجام میداد. استراتژی جسی لیورمور شامل چند اصل کلیدی بود:
| استراتژی اصلی | توضیح کاربردی |
|---|---|
| پیروی از روند بازار (Trend Following) | ورود بعد از مشخص شدن جهت بازار و همراه شدن با روند برای گرفتن بخش اصلی حرکت قیمت |
| استفاده از Breakout و حجم معاملات | شناسایی شکست سطوح کلیدی و تأیید آن با حجم برای تعیین نقاط دقیق ورود و خروج |
| مدیریت ریسک و سرمایه | محدود کردن ضرر، کنترل احساسات و استفاده هوشمندانه از سرمایه برای بقا و رشد حساب |
| ثبت دقیق معاملات | نوشتن جزئیات خرید و فروش و دلایل آن جهت تحلیل اشتباهات و بهبود تصمیمگیری |
| فروش در بازار نزولی (Short Selling) | کسب سود از سقوط قیمتها با تحلیل صحیح و ورود در زمان بحرانهای مالی |
تو مقاله استراتژی اعداد تسلا در فارکس ریز به ریز به راز این اعداد جادویی پرداختیم.
استراتژی اصلی توضیح کاربردی
پیروی از روند بازار (Trend Following) ورود بعد از مشخص شدن جهت بازار و همراه شدن با روند برای گرفتن بخش اصلی حرکت قیمت
استفاده از Breakout و حجم معاملات شناسایی شکست سطوح کلیدی و تأیید آن با حجم برای تعیین نقاط دقیق ورود و خروج
حتما بخوانید: فیک بریک اوت چیست؟
مدیریت ریسک و سرمایه محدود کردن ضرر، کنترل احساسات و استفاده هوشمندانه از سرمایه برای بقا و رشد حساب
ثبت دقیق معاملات نوشتن جزئیات خرید و فروش و دلایل آن جهت تحلیل اشتباهات و بهبود تصمیمگیری
فروش در بازار نزولی (Short Selling) کسب سود از سقوط قیمتها با تحلیل صحیح و ورود در زمان بحرانهای مالی
✅ثروت جسی لیورمور چقدر بود؟
ثروت جسی لیورمور در اوج حرفهایاش میلیونها دلار بود و گفته میشود که در دهه ۱۹۲۰ و پیش از سقوط بازار ۱۹۲۹ حدود ۱۰۰ میلیون دلار دارایی داشت. او با پیشبینی دقیق سقوط بازار ۱۹۲۹ میلیونها دلار سود کرد و به همین دلیل لقب «خرس وال استریت» را گرفت، اما سبک ریسکپذیری بالا و بحرانهای شخصی باعث شد چندین بار ورشکست شود و در سال ۱۹۳۴، پس از ورشکستگی سوم، داراییهایش تنها ۸۴ هزار دلار و بدهیهایش ۲.۵ میلیون دلار اعلام شد.
میخوای بدونی ثروت جورج سوروس یا ثروت مایکل هادلستون چقدره؟ مقاله های هر کدوم رو بخون.
✅نصیحت ها و جملات جسی لیورمور
جسی لیورمور نه فقط به خاطر سودهای عظیمش، بلکه به دلیل دیدگاههای عملی و آموزندهاش در زمینه معاملهگری، هنوز برای تریدرها الهامبخش است. او معتقد بود که بازار همیشه درست است و انسان باید خود را با آن هماهنگ کند، نه اینکه بر خلاف آن تلاش کند.
برخی از مهمترین توصیهها و جملات او
- بازار همیشه درست است.
لیورمور معتقد بود که قیمتها همیشه حقیقت را نشان میدهند و تنها کاری که معاملهگر باید انجام دهد، شنیدن و تحلیل دقیق است، نه حدس و گمان.
- هیچ وقت با طمع یا ترس معامله نکن.
او بارها هشدار داد که طمع و ترس بزرگترین دشمنان موفقیت هستند و بهترین تریدرها کسانیاند که صبور و واقعبین باشند.
- صبر، صبر و باز هم صبر.
یکی از اصول طلایی او این بود که تا زمانی که روند بازار روشن نشده، وارد معامله نشوید. صبر کردن، گاهی از عجله کردن سود بیشتری دارد.
- ضررها را کوچک نگه دارید و اجازه ندهید سرمایه بزرگتان تهدید شود.
مدیریت ریسک برای لیورمور اهمیت فوقالعادهای داشت. او معتقد بود که کنترل ضررها کلید طول عمر در بورس است.
- از اشتباهات خود درس بگیرید.
او همیشه معاملات خود را ثبت میکرد و دلایل ورود و خروج را یادداشت میکرد تا در آینده تصمیمات بهتری بگیرد.
لیورمور همچنین توصیه میکرد که هیچ وقت بدون تحلیل و تجربه دیگران را دنبال نکنید، چون ممکن است اطلاعات اشتباه یا منافع شخصی در کار باشد. فلسفهی او، ترکیبی از تحلیل دقیق، نظم، تجربه و یادگیری از شکستها بود که باعث شد نامش جاودانه شود و تریدرها حتی امروز هم به نصایحش مراجعه میکنند.
✅آیا جسی لیورمور کتاب داشت؟
جسی لیورمور خودش درباره استراتژیش کتابی ننوشته، اما معروفترین کتابش درباره زندگی و استراتژیهاش کتاب زیر هست …
کتاب جسی لیورمور یکی از معتبرترین منابع تاریخ معاملهگری هست.
اگه به خوندن کتاب تریدر های موفق دنیا علاقه دارین بهتون پیشنهاد میکنیم کتاب جیم سیمونز و کتاب استنلی دراکن میلر رو هم مطالعه کنید.
✅زندگی شخصی جسی لیورمور
زندگی شخصی جسی لیورمور، درست مثل مسیر حرفهایاش، پر از بالا و پایین بود. او عاشق مطالعه بود و یکی از کتابهای مورد علاقهاش هذیانهای مردمی فوقالعاده و جنون جمعیت نوشته چارلز مکی بود، کتابی که به تحلیل رفتار جمعیت و بازارهای مالی میپرداخت و مورد علاقه دوست نزدیکش، برنارد باروخ، نیز بود.
لیورمور اهل تفریح و سرگرمی هم بود و از ماهیگیری لذت میبرد؛ در سال ۱۹۳۷ یک ماهی ۴۳۶ پوندی صید کرد!
او سه بار ازدواج کرد و دو فرزند داشت. همسر اولش، نتی جردن، بود که در اکتبر ۱۹۰۰، وقتی او ۲۳ سال داشت، ازدواج کردند. آنها تنها چند هفته یکدیگر را میشناختند و ازدواجشان کوتاه و پر از مشکلات شد؛
لیورمور پس از چند معامله بد از نتی خواست جواهراتی که برایش خریده بود را گرو بگذارد، اما نتی نپذیرفت و رابطه آنها به زودی فرو پاشید. طلاق آنها در اکتبر ۱۹۱۷ نهایی شد.
همسر دومش، دوروتیا فاکس وندت، رقاص سابق زیگفلد فولیز بود و با او در دسامبر ۱۹۱۸ ازدواج کرد. این زوج دو پسر داشتند: جسی لیورمور دوم در ۱۹۱۹ و پل در ۱۹۲۲. آنها خانهای گرانقیمت در گریت نک خریدند، اما رابطهشان به دلیل نوشیدن الکل دوروتی، روابط لیورمور با دیگر زنان و هزینههای گزاف به هم خورد. در سال ۱۹۳۲ طلاق گرفته شد و دوروتی حضانت دو پسر را نگه داشت و ۱۰ میلیون دلار از لیورمور دریافت کرد.
همسر سومش، هریت متز نوبل، خوانندهای ۳۸ ساله، بود که در مارس ۱۹۳۳ با او ازدواج کرد. آنها در سال ۱۹۳۱ در وین ملاقات کرده بودند. متز نوبل از خانوادهای ثروتمند در اوماها بود و لیورمور پنجمین شوهر او به حساب میآمد؛
نکته عجیب اینکه حداقل دو نفر از شوهران قبلی متز خودکشی کرده بودند، از جمله وارن نوبل که پس از سقوط وال استریت در سال ۱۹۲۹ خودکشی کرد.
✅پایان زندگی و مرگ جسی لیورمور
جسی لیورمور در ۲۸ نوامبر ۱۹۴۰، در سن ۶۳ سالگی، خودکشی کرد.
او در اتاق رختکن هتل شری-نترلند در منهتن نیویورک، با استفاده از یک اسلحه کلت خودکار به زندگی خود پایان داد. در دفترچه شخصیاش یادداشتی هشت صفحهای خطاب به همسرش (هریت، که او را «نینا» صدا میکرد) پیدا شد که در آن نوشته بود:
عزیزم نینا، نمیتوانم ادامه دهم. اوضاع برایم بد است. از مبارزه خسته شدهام. دیگر نمیتوانم ادامه دهم. این تنها راه خروج است. شایسته محبت تو نیستم. من یک شکستخوردهام. واقعاً متاسفم، اما این تنها راه برای من است. با عشق، لاری.
مرگ او نتیجه ترکیبی از بحرانهای مالی، مشکلات شخصی و خانوادگی، طلاقها، ورشکستگیهای متعدد و فشارهای روانی بود، با اینکه در دوران حرفهایاش توانسته بود میلیاردها دلار سود کسب کند و لقب خرس وال استریت را به دست آورد.
✅نتیجه گیری
جسی لوریستون لیورمور با زندگی پر از فراز و فرودش نشان داد که موفقیت در بازارهای مالی نه محصول شانس، بلکه نتیجه تحلیل دقیق، صبر، نظم و مدیریت ریسک است. توانایی او در تشخیص روندها، استفاده از شکست سطوح کلیدی، و کسب سود حتی در بازارهای نزولی، به او لقب «خرس وال استریت» داد و امروز نیز درسهایش برای هر معاملهگر حرفهای الهامبخش است. زندگی و حرفه او یادآور این است که در بورس، مهارت، تجربه و انضباط، همیشه بر شانس برتری دارند.
سوالات متداول
آیا همه معاملات جسی موفق بودند؟
نه، او بارها ورشکست شد و تجربه شکستهای بزرگ را داشت، اما درس گرفتن از اشتباهاتش یکی از اصول موفقیتش بود.
جسی لیورمور در زندگی شخصی چگونه بود؟
زندگی شخصی او پر از فراز و نشیب بود؛ سه بار ازدواج کرد و با مشکلات خانوادگی و مالی مواجه شد که نهایتاً تأثیر روانی زیادی بر او گذاشت.
آیا جسی لیورمور شرکتی تأسیس کرد یا سرمایهگذاری کلان داشت؟
او هیچ شرکتی تأسیس نکرد، اما قدرتش در بازار باعث میشد جریان پول و قیمتها تحت تأثیر تصمیمات او قرار گیرد.





